بیماری خشکی چشم (DED) جزء بیماری هایی است که به سرعت در میان مردم در حال افزایش میباشد. این بیماری می تواند به شدت کیفیت زندگی و عملکرد بینایی فرد را تحت تأثیر قرار دهد، و همچنین دارای بار مالی اقتصادی – اجتماعی قابل توجهی است.
مشخصه اصلی بیماری خشکی چشم از دست رفتن هموستاز چشم است که در ادامه منجر به بی ثباتی فیلم اشک، هایپراسمولاریته (غلیظ شدن) اشک و التهاب سطح چشم می شود.
منظور از هموستاز چشم حالتی پایدار است که در آن با تولید دقیق کمی و کیفی چربی ها، الکترولیتها، حضور متعادل عوامل دفاعی و التهابی به شرایط مخاطره آمیز محیطی مانند گرما، گرد و خاک و عوامل بیماری زا پاسخ داده میشود که منجر به حفظ سلامتی چشم میگردد
فیلم اشک (Tear film) یک لایه مایع نازک و منحصر به فرد با ضخامت تقریبی 3میکرومتر است که سطح خارجی چشم را می پوشاند و رابط سطح چشم با محیط میباشد.
مهمترین نکته در مورد بیماری خشکی چشم چرخه ای بودن آن است به این صورت که یک عامل مانند عفونت میتواند شروع کننده بیماری باشد که در ادامه با درگیر شدن سایر عوامل، بیماری ادامه یافته و شکل مزمن به خود میگیرد
بنابراین درمان کامل و صحیح این بیماری باید در جهت ترمیم سیستم هموستاز سطح چشم و بر طرف کردن همه عوامل باشد.
بنابر انچه گفته شد یک روش تشخیصی مناسب برای تایین ارتباط و اهمیت هر یک از عوامل اصلی بیماری خشکی چشم (یعنی بی ثباتی فیلم اشک ، آسیب سطح چشم و التهاب) ضروری است.
همچنین لازم است دو عنصر بیماریزا دیگر نیز یعنی تغییرات حاشیه پلک و آسیب عصبی مورد توجه قرار گیرد.
پس تمام عواملی که چرخه معیوب خشکی چشم را در علائم بالینی بیماری حفظ می کنند باید در نظر گرفته شوند و احتمالاً به طور همزمان درمان شوند.
درمان این بیماری اغلب نیازمند زمان زیاد و متناسب با وضعیت فردی بیمار است زیرا همانطور که گفتیم بیماری دارای چند عامل اصلی است که در افراد مختلف ممکن است یک عامل متفاوت نمود بیشتری داشته باشد
از آنجا که درمان خشکی چشم اغلب قادر به تسکین سریع و کامل علائم نیست ، ارتباط صحیح با بیماران و تمایل به توضیح تاریخچه طبیعی بیماری برای افزایش پذیرش روند درمان توسط بیماران الزامی است.
با توجه به نوسان علائم در طول درمان ممکن است نوع دارو و دفعات استفاده از آن تغییر کند پس تعامل بیمار با پزشک متخصص در کلیه مراحل بیماری ضروری میباشد.
فهرست مطالب
تشخیص و عوامل بیماری خشکی چشم
برخی تحقیقات بروز و شدت این بیماری را با شرایط و تغییرات فصلی نیز پیوند داده اند
در مطالعه ای که van Setten G و همکاران در سال 2016 انجام دادند، تقریبا نیمی از بیماران اظهار داشتند که شرایط آب و هوایی فصلی تأثیر قابل توجهی در علائم آنها دارد ، به ویژه باد و آفتاب، در حالی که تابستان و زمستان بیشتر با شکایت خشکی چشم همراه است.
گروهی از متخصصان چشم ایتالیا برای تشخیص بیماری یک روش سه مرحله ای ذکر کرده اندکه در زیر به طور خلاصه شرح داده شده است:
اولین گام شامل پرسیدن علائم با پرسشنامه است.
مرحله دوم معاینه سطح چشم با استفاده از slit lamp به منظور بررسی فیلم اشک، رنگ آمیزی سطح چشم برای بررسی آسیب اپیتلیال و شرایط پلک میباشد
مرحله سوم سنجش ترشحات چشم و حساسیت قرنیه است
اقدامات پس از تشخیص بیماری خشکی چشم
در ادامه ما روند درمانی مورد نیاز برای بهبودی طولانی مدت بیماری که در منابع علمی طرح شده است را ذکر میکنیم
با در نظر گرفتن سابقه پزشکی و وجود عوامل خطر احتمالی، متخصصان یک ارزیابی بالینی دقیقتر را ارائه داده اند که سه عامل اصلی بیماری زا (که همیشه در مراحل مختلف بیماری وجود دارد ) را شامل میشود
این عوامل بیماری زا عبارتند از (1) بی ثباتی فیلم اشک ، (2) سو عملکرد و آسیب اپیتلیال چشم و (3) التهاب
این عوامل می توانند توسط دو عامل بیماری زای دیگر تشدید شوند: تغییرات حاشیه پلک و آسیب عصبی
به طور کلی، درمان خشکی چشم باید با هدف برقراری مجدد و حفظ سیستم هموستاز سطح چشم باشد که در اثر حلقه معیوب زا بیماری مختل شده است.
بررسی عوامل ایجاد کننده بیماری خشکی چشم
بی ثباتی فیلم اشک یکی از عوامل اصلی ایجاد کننده بیماری خشکی چشم است و در اثر تغییر در عملکرد لایه چربی و در مقدار ، کیفیت و در دسترس بودن مایع اشک آور ایجاد می شود.
بی ثباتی فیلم اشک بخش زیادی از علائم بیماری را ایجاد میکند و احتمالاً یکی از دلایل اصلی تغییرات آناتومیکی و عملکردی اپیتلیال چشم میباشد از این رو به عنوان یکی از نقاط شروع کننده التهاب در نظر گرفته میشود.
بی ثباتی فیلم اشک میتواند عملکرد مخاط غشایی(transmembrane) و ترشحی (که تماس مایع اشک با سلولهای اپیتلیال را تسهیل می کند) را تحت تاثیر قرار دهد
اختلال در عملکرد اپیتلیال چشم
اختلال در عملکرد اپیتلیال چشم میتواند در اثر اصطکاک، عوامل محیطی نامطلوب، تحریک سطح چشم و یا اختلال عصب ایجاد شود.
به نوبه خود نقص در عملکرد اپیتلیال نقش کلیدی در ادامه بی ثباتی فیلم اشک ، افزایش واکنش التهابی و کاهش محافظت از انتهای عصب دارد
التهاب
واکنش التهابی اولیه در سطح چشم ناشی از فرایندهای مرتبط با ایمنی ذاتی ، از جمله پاسخ سلولهای اپیتلیال چشم به محرک های خارجی است که با واسطه فعال شدن گیرنده های تولیک (tolllike) صورت میگیرد و منجر به راه افتادن سیلی از واکنشهای پشت سر میشود
التهاب میتواند منجر به ضخیم شدن و گرد شدن حاشیه پلک گردد که در این حالت همخوانی آن با کره چشم کاهش میابد و بر شکل و عملکرد مینیسک ها تأثیر میگذارد. به این ترتیب که توزیع فیلم اشک و گسترش و پخش لایه های چربی تولید شده توسط غدد چربی حاشیه پلک بر سطح کره چشم که توسط پلک زدن انجام میگیرد دچار اخلال میشود
از طرف دیگر اختلال یا سو عملکرد غدد مرتبط با تولید اشک تا حد زیادی بر ترکیب کیفی و یا کمی چربی های موجود در اشک تأثیر دارد و منبع احتمالی التهاب و عفونت است.
اختلال عملکرد اعصاب و تغییرات آناتومیکی علاوه بر تولید فیلم اشک ، روی زنده ماندن و چرخه جایگزینی سلولهای اپیتلیال تأثیر می گذارد.
با این حال ، هنوز نقش عملکرد عصب در حفظ هموستاز سطح چشم و ایجاد پاسخ التهاب به خوبی روشن نشده است.
تشخیص و ارزیابی بیماری خشکی چشم
در حال حاضر ، تعیین علت اختلال عملکرد به دلیل تعدد عوامل بالقوه ای که در بالا بحث شد، دشوار است و این امر پیگیری رویکرد اتیولوژیک (شناسایی عامل اصلی آسیب زا) در درمان را دشوار می کند.
بنابراین یک رویکرد تشخیصی مناسب که ارتباط هر یک از این عوامل را در تظاهرات بالینی بیمار تعیین می کند از اهمیت حیاتی برخوردار است و می تواند یک درمان موثر، طولانی مدت و شخصی را طراحی و در صورت لزوم اصلاح نماید.
تمام عواملی که باعث ایجاد و حفظ حلقه معیوب بیماری می شوند ، باید همزمان در نظر گرفته و به طور بالقوه درمان شوند
بنابراین ، تعیین نقش هر یک از آنها در تصویر بالینی بیماری خشکی چشم، اساس استراتژی درمانی را نشان می دهد. این عمل باعث میشود تا فاکتور (های) اصلی DED در بیمار به صورت دقیق شناسایی شود، که سپس می تواند مورد درمان واقع شود
اگر دو یا چند عامل به عنوان دلیل بروز بیماری وجود تعیین کردند ، می توان از یک استراتژی درمانی چندگانه استفاده کرد
علاوه بر این ، فعالترین عامل و یا دارای تهاجم بیشتر می تواند در ابتدا انتخاب و به آن پرداخته شود
به عنوان مثال ، اگر التهاب قابل توجهی در غدد میبومیا (MG) وجود داشته باشد ، تثبیت فیلم اشک بدون اصلاح التهاب پلک بی اثر خواهد بود
غدد میبومی غدد چربی ریز هستند که حاشیه پلک ها را لبه می کنند (لبه هایی که با بسته شدن پلک ها لمس می شوند). این غدد روغنی ترشح می کنند که سطح چشم ما را می پوشاند و باعث می شود اجزای آب اشک ما تبخیر نشود (خشک نشود).
در حقیقت ، تغییرات غدد MG باعث ایجاد اختلال در پایداری لایه چربی می شود و در نتیجه باعث کاهش زمان تجزیه فیلم اشک و پاسخ التهابی در اپیتلیوم ملتحمه چشم می گردد.
بنابراین ، هدف اصلی باید کاهش التهاب حاشیه پلک باشد.
روند درمانی برای کاهش التهاب حاشیه پلک شامل بهداشت حاشیه پلک ، استفاده از کورتیکواستروئیدها ، پماد آنتی بیوتیکی و قطره های چشمی همراه با جایگزین های اشک (قطره اشک مصنوعی) به منظور کنترل موثرتر ثبات فیلم اشک است.
از استفاده از شاخه های پونكتال (punctal plugs)، حتی در صورت وجود حجم کمی از اشک، باید خودداری شود ، چرا که پاکسازی صحیح پیش التهاب مایع اشک همراه با بهداشت موثر پلک اجباری است
با این حال ، یک مقاله اخیرا نشان داده است که افزایش سطح سیتوکین التهابی اشک در بیماران مبتلا به DED ، تحت درمان با پلاگین پانکتال موقتی بوده و پس از 3 هفته به حالت اولیه بازگشت است
هنگامی که التهاب حاشیه پلک کنترل شد ، می توان استراتژی درمانی را برای رفع بی ثباتی و جبران حجم لایه/فیلم اشک و همچنین محافظت از سلولهای اپیتلیال تغییر داد ، تا التهاب را هرچه بیشتر کاهش داد
پس از دستیابی به بهبودی بالینی ، ادامه دادن اقدامات مربوط به بهداشت پلک (از جمله جایگزین های مناسب اشک) برای جلوگیری از بازگشت بیماری خشکی چشم اجباری است. این زمان با توجه به شرایط درمان و بیمار توسط پزشک باید تعیین گردد
درمان علائم و نشانه ها
تشخیص و در پی آن درمان خشکی چشم به دلیل فقدان یک ارزیابی بالینی واحد و تنوع گسترده علائم بیماری، می تواند بسیار چالش برانگیز باشد. علاوه بر این ، علائم گزارش شده توسط بیمار اغلب با آنچه که در به صورت بالینی مشاهده میشود مطابقت ندارد.
برای بهبود علائم به طور سنتی از جایگزین های اشک استفاده می شود. با این حال، توجه به این نکته ضروری است که جایگزین های اشک به طور خاص برای بهبود علائم ساخته نشده اند، بلکه برای جلوگیری از آنها هستند.
در نتیجه ، قطره های اشک مصنوعی باید به طور منظم در طول روز استفاده شوند تا از تشدید علائم جلوگیری کنند و فقط براساس ضرورت و هنگام ظهور مجدد علائم استفاده نشوند.
نکته مهم دیگری که باید در نظر بگیریم این است که در تهیه برخی از قطرههای چشمی ممکن است از مواد نگهدارنده استفاده شده باشد ، این مواد می توانند بر سطح چشم تأثیر منفی بگذارند و علائم مضر ایجاد کنند که این شرایط منجر میشود که استفاده طولانی مدت از آنها محدود گردد
برای افزایش پایداری لایه اشک ، پلیمرهایی مانند اسید هیالورونیک برای استفاده پیشنهاد شده است. این پلیمرها امکان اصلاح حجم فیلم اشک را فراهم می کنند و با افزایش حجم فیلم اشک، ترشوندگی سطح چشم و پخش مایعات، ویژگی های عملکردی آن را بهبود می بخشند.
به تازگی ، نسل جدیدی از جایگزین های اشک چند کاره، ساخته شده از ترکیبی از پلیمرها با مشخصات مختلف ، به بازار عرضه شده است.
مدیریت التهاب
کنترل التهاب به منظور بهبود علائم بیماری خشکی چشم اجباری است.
آسیب مستقیم التهابی یا عدم محافظت از لایه سلولهای اپی تلیال (شکل ) می تواند باعث شود انتهای آزاد عصب اپیتلیوم قرنیه نسبت به محرک های طبیعی و محیطی حساس تر شود ، این امر موجب ایجاد درد نوروپاتیک که یکی از علائم معمول خشکی چشم است می شود
در نظر داشته باشید، امکان درمان سریع این علائم ضعیف است و روند درمانی طولانی مدت خواهد بود
لنزهای تماسی (هر دو نوع اسکلرال و سیلیکون-هیدروژل) و همچنین قطره های چشمی حاوی مشتقات خونی به عنوان درمان های احتمالی برای این بیماری پیشنهاد شده اند.
رویکرد سیستمیک دیگری که برای کاهش علائم عصبی در پیش گرفته میشود استفاده از مواد شبهه گاما آمینوبوتیریک اسید (GABA) است ، که برای درد محیطی نیز پیشنهاد شده است
کورتیکواستروئیدها معمولاً در درمان التهاب سطح چشم بخصوص کورتیکواستروئیدهای خفیف مانند آنهایی که به طور طبیعی توسط اپیتلیوم سطح چشمی تولید می شوند ، استفاده می گردد.
کورتیزول (هنگامی که به عنوان دارو استفاده می شود هیدروکورتیزون نامیده می شود) ، که می تواند در سلولهای اپیتلیال تحت شرایط خاص فیزیولوژیکی در سطح چشم تولید شود ، به تنظیم فرآیندهای التهابی که به طور معمول اتفاق می افتد کمک می کند و به عنوان مکانیسم محافظتی در برابر عوامل حساسیت زای محیطی عمل می کند
شواهد نشان می دهد که التهاب طولانی مدت در بیماری خشکی چشم باعث تغییرات مورفولوژیکی و عملکردی می شود ، که می تواند منجر به تغییر در نوع سیتوکین های التهابی (اینترلوکین (IL) -1ɑ ، IL-1β ، IL-6 ، IL-17 ، فاکتور ɑ نکروز کننده تومور ، متالوپروتئینازهای ماتریسی) که به طور معمول توسط چشم تولید میشود گردد
بیان این مولکول ها و مولکول های دیگر ، مانند مولکول چسبندگی بین سلولی 1 ، ممکن است در صورت تحریکات طولانی مدت ، باعث فعال شدن مسیرهای ایمنی سازگار با لنفوسیت ها که به ملتحمه چشم مهاجرت می کنند و آنها هم به نوبه خود پاسخ التهابی مزمن ایمنی را ایجاد می کند ، گردد
تاثیر درمانی داروهای کورتیکواستروئیدی با قدرت متوسط تا بالا اثبات شده است اما دارای عوارض جانبی قابل توجه و جدی است. بنابراین استفاده طولانی مدت از آنها توصیه نمی شود.
در زمانی که یک درمان ضد التهابی طولانی مدت نیاز باشد استفاده از استروئیدهای خفیف ، مانند هیدروکورتیزون (hydrocortisone) ، برای بیماران مبتلا به خشکی چشم بسیار توصیه شده است و این روش درمانی را می توان ایمن تر از انواع دیگر مولکول های کورتیکواستروئید دانست با این حال ، بررسی فشار داخل چشم و وضعیت عدسی چشم در طول درمان همیشه ضروری است.
از مولکول های دیگر که می توان برای درمان التهاب به تنهایی یا در ترکیب با کورتیکواستروئیدها استفاده کرد اسیدهای چرب امگا 3 ، سیکلوسپورین A (cyclosporine A)، تاکرولیموس (tacrolimus) و لایفیتگراست (lifitegrast ) به عنوان درمان های احتمالی که بر جنبه های خاص التهاب تأثیر می گذارند ، مورد بررسی قرار گرفته اند.
امگا 3 یک مکمل مفید است که می تواند برخی از جنبه های التهاب را از طریق تشکیل واسطه های چربی ضد التهابی و رفع کننده قوی حل کند.
یک مطالعه اخیرا نشان داده است که استفاده از قطره های چشمی حاوی n-3 eicosapentaenoic اسیدها (EPA) و دوکوزاهگزانوئیک اسیدها (DHA) تأثیر مثبتی بر روی کل سیستم هموستاز سطح چشم دارد و می تواند یک استراتژی درمانی مکمل برای درمان بیماری خشکی چشم و کراتکتومی فوتورفرکتیو (photorefractive keratectomy) باشد
مولکول های دیگر از جمله سیکلوسپورین A ، تاکرولیموس و لایفیتگراست با مهار مهاجرت لنفوسیت ها به سطح چشم عمل می کنند اما قبل از اینکه در کنترل التهاب موثر باشند ، در مقایسه با کورتیکواستروئیدها به دورههای استفاده طولانی تری نیاز دارند.
استفاده صحیح از جایگزین های اشک می تواند نقش مهمی در کمک به دستیابی به کنترل روند التهابی سطح چشم داشته باشد چرا که ترشح مایعات اشک طبیعی از چشم را بهبود می بخشند و غلظت عوامل پیش التهاب را کاهش می دهند
این در تضاد با شاخه های پانکتال ( punctal plugs) است که برای جلوگیری از ماندگاری اشک در سطح چشم با جلوگیری از ترشح آنها استفاده می شود.
در نتیجه ، استفاده از شاخه های پانکتال باید مختص شرایطی باشد که در آن التهاب سطح چشم وجود نداشته باشد یا به درخواست بیمار در موارد خاص اجتماعی مانند جشن ها یا استفاده گسترده از ترمینال ویدیویی باشد در این شرایط ، استفاده از پلاگین های پانکتال باید محدود به بازه های زمانی کوتاه گردد.
محافظت از لایه اپیتلیال سطح چشم
همان طور که گفتیم پایه درمانی دیگر برای بیماری خشکی چشم محافظت و درمان آسیب های احتمالی لایه سلولی اپیتلیوم سطح چشم است
در هنگام آسیب دیدن یا تحریک، سلولهای اپیتلیال شروع به تولید سیتوکین های پیش التهابی میکنند که موجب افزایش خون و فراخوانی سلولهای ایمنی به چشم میشود و در صورت استمرار منجر به التهاب مزمن میگردد.
خصوصیات محافظتی فیزیکی و بیولوژیکی برخی از قطره های اشک مصنوعی به عنوان یک درمان بالقوه برای محافظت از آسیب اپیتلیال شناخته شده است.
ترهالوز(Trehalose) به عنوان یک ماده درمانی احتمالی نشان داده شده است که می تواند در عملکرد متابولیک سلولی مرتبط با بیماری خشکی چشم تداخل ایجاد کند و التهاب را کنترل کند.
این قند طبیعی یک دی ساکارید غیر کاهنده است که در غلظت های زیاد در بسیاری از ارگانیسم ها یافت می شود و عنصر اصلی درگیر در آنهیدروبیوز (توانایی زنده ماندن در کم آبی زیاد) است.
همچنین وجود آن باعث مقاومت در برابر خشک شدن و اسمولاریته بالا در سلولهای باکتریایی و انسانی می شود
با توجه به این ویژگی ها ، از ترهالوز برای محافظت از غشا آمنیوتیک و بازسازی اپیتلیوم سطح چشم در طی فرآیند درمان نام برده میشود.
نشان داده شده است که ترهالوز از طریق مکانیسم های متعددی ، که هنوز به طور کامل شناخته نشده اند ، یکپارچگی سلول ها و اندامک های درون سلولی آنها را حفظ می کند.
اسید هیالورونیک نوعی گلیکوزآمینوگلیکان آب دوست، غیر سولفاته و دی ساکارید است که دارای وزن مولکولی از 100 تا کمتر از 1000 کیلو دالتون میباشد و به طور طبیعی در بدن انسان هم یافت می شود. در حال حاضر این ماده در فرمولاسیون های ساخت اشک مصنوعی به عنوان یک جز اساسی در نظر گرفته می شود ، چرا که باعث افزایش ویسکوزیته ، بهبود زمان ماندگاری و بهینه سازی آبرسانی و روانکاری سطح چشم می شود.
چندین فرمولاسیون مختلف از قطره اشک مصنوعی در بازار وجود دارد ، به ویژه در اروپا ، که از نظر غلظت ، وزن مولکولی و گرانروی متفاوت هستند ، در حالی که در برخی از محصولات ، اجزای اضافی به هیالورونات سدیم اضافه می شوند تا جنبه های خاصی از بیماری خشکی چشم را بهبود دهند.
به طور کلی ، محلول های چسبناک ممکن است برای درمان بیماری هایی که بهبود اپیتلیال لازم است مفید باشد ، در حالی که در صورت نیاز به افزایش ترشح اشک ، از قطره های چسبناک چشمی کمتر استفاده می شود.
مدیریت پلک
در یک درمان کامل سطح چشم ، سایر جنبه ها باید در نظر گرفته شود ، از جمله اختلال عملکرد غده میبومی(MGD) / بلفاریت و اختلال عصب.
برای کنترل MGD / بلفاریت ، اقدامات مختلفی از جمله بهداشت پلک، استفاده از کمپرس گرم/داغ و دستمال مرطوب دارویی، درمان های موضعی یا سیستمیک آنتی بیوتیک، مواد ضد التهابی و قطرههای اشک مصنوعی با گرانروی پایین (کمتر چسبناک) برای افزایش ترشح اشک لازم است.
MGD و بلفاریت نتیجه اختلال در عملکرد غدد میبومی است: این بیماری را می توان جدا از بیماری خشکی چشم در نظر گرفت اما بیشتر با تغییرات پوستی همراه است ، که نشان دهنده یک اختلال عمومی چربی است.
روزاسه (Rosacea) نوعی اختلال پوستی مزمن است که پوست صورت را تحت تأثیر قرار می دهد و با گشاد شدن موقت عروق، تلانژکتازی مداوم همراه با پاپول ها و جوش ها مشخص می شود.
(تلانژکتازی: وضعیتی است که با گشاد شدن مویرگ ها مشخص می شود و باعث می گردد که آنها به صورت خوشه های کوچک قرمز یا بنفش ظاهر شوند ، اغلب به صورت عنکبوتی روی پوست یا سطح اندام ظاهر می شوند
این بیماری (روزاسه) اغلب با MGD شدید و بلفاریت همراه است و در مراحل پیشرفته تر منجر به نئوواسکولاسیون (رگهای خونی جدید) در قرنیه می شود.
برای درمان این بیماری ، هم تتراسایکلین های خوراکی (به عنوان مثال ، ماینوسایکلین و داکسی سایکلین) و هم درمان های موضعی ضد التهابی می توانند مفید باشند (با نظر پزشک)
می توان از دوره کورتیکواستروئیدهای قوی استفاده کرد و پس از دریافت پاسخ ، درمان ضد التهابی را با کورتیکواستروئیدهای ملایم و در دوز کمتری برای استفاده طولانی مدت ادامه داد.
استفاده از جایگزین های اشک با فرمولاسیون ویسکوزیته متوسط برای افزایش ترشح اشک و تثبیت فیلم اشک، نکته مهمی در درمان MGD / بلفاریت است
دفعات استفاده باید با هدف كنترل تظاهر علائم به صورت ثابت باشد (چهار تا شش بار در روز).
همچنین استفاده جانبی از قطره های چشمی حاوی رزولین ها (resolvins ) که مولکول های حاصل از اسیدهای چرب اشباع نشده امگا 3 ، EPA و DHA هستند توصیه می شود (دو تا سه بار در روز)
بهداشت پلک یک امر خودمدیریتی الزامی است و باید با استفاده از کمپرس گرم یا عینک گرم کننده (Blephasteam) و دستمال مرطوب دارویی باشد
به افراد دارای مشکلات حاشیه پلک باید اطلاع داده شود که بیماری آنها مزمن است و ناشی از تغییرات ساختاری MG است ، که می تواند برای کاهش عوارض متعدد درمان شود اما به طور کامل قابل حل نیست
در صورت بدتر شدن ، باید تجویز داروهای قوی تری در نظر گرفته شود ، پس از آنکه دوره عود بیماری تحت کنترل قرار گرفت ، باید کاهش یابد و به درمان های پایه برگردید.
درمان عصب
آخرین پایه بیماری خشکی چشم اختلال عصبی است ، که مسئول عدم ارتباط مکرر علائم و نشانه ها در بیماران است.
هنوز در رابطه با درمان و اصلاح ساختارهای عصبی ضعفهایی وجود دارد ، با این وجود فاکتور نوترکیب رشد عصب انسانی (NGF) اکنون برای کراتیت نوروتروفیک (neurotrophic keratitis ) در بازار موجود است و برای درمان خشکی چشم در ایالات متحده و اروپا تحت تحقیق است
چندین ماده پیشنهاد شده است و در حال حاضر برای بهبود حساسیت سطح چشم استفاده می شود. در این میان به نظر می رسد مشتقات امگا 3 در محافظت و بازسازی عصب نقش مهمی دارند ، اگر به تنهایی یا در ترکیب با NGF یا فاکتور مشتق شده از رنگدانه اپیتلیوم استفاده میشوند
استفاده از ویتامین B12 در مدل حیوانی برای بهبود وضعیت اپیتلیال قرنیه و بازسازی اعصاب اثبات شده است و قطره های چشمی هیالورونات سدیم حاوی ویتامین B12 معمولاً برای بهبود اپیتلیال استفاده می شود
ویتامین های دیگر که در سلامت سطح چشم نقش دارند ویتامین های A و D به عنوان مکمل های خوراکی و ویتامین A به عنوان یک ماده موضعی است که بهبود علائم و نشانه های خشکی چشم را نشان می دهد
ثابت شده است که قطره های اشک مصنوعی حاوی اسید آمینه در بهبود ساختار عصب قرنیه در بیماران مبتلا به DED موثر است
هدف از درمان باید بهبود علائم و نشانه های بیماران باشد ، در حالی که برای دستیابی به هموستاز مناسب ، تطبیق و سازگاری درمان ضروری است.
رابطه با بیمار نیز از جنبه های اساسی برنامه درمانی است
ارتباط پزشك و بيمار
همدلی و تمایل به توضیح این بیماری به بیمارانی که اغلب بدون درک و آگاهی کافی از سوی متخصصان پزشکی رها شده اند ، بخش مهمی از روند درمانی است.
بیماران اغلب احساس می كنند كه درمان بیماری آنها غیرممكن است و منجر به عدم انطباق و قطع آن می شود كه می تواند حلقه معیوب آسیب سطح چشم را تداوم بخشد.
بسیار مهم است که پزشکان برای بیمار شرح دهند که خشکی چشم یک بیماری مزمن است و شدت علائم و نشانه ها بسته به شرایط داخلی بدن و واکنش به شرایط محیطی در نوسان است.
در نتیجه ، در صورت لزوم ، درمان ها باید کنترل و تنظیم شوند. از نظر انتقادی ، باید اظهار داشت که اغلب قبل از هر نوع بهبودی، یک تاخیر زمانی وجود خواهد داشت ، اما این درمان ها کیفیت زندگی بیماران را به طور قابل توجهی بهبود می بخشد.
این احتمال وجود دارد که چشم ها نسبت به تغییرات محیطی اندکی واکنش بیشتری نشان دهند.
بنابراین ، باید توضیح داده شود که بیماران ممکن است نیاز به تغییر فرکانس و / یا نوع قطره های چشمی با توجه به تغییر علائم ، به دنبال نسخه درمانی بهتری باشند. به طور خاص ، بیماران باید یک سری سوالات را مطرح کنند تا از این طریق بتوانند خودشان را کنترل کنند:
آیا احساس می کنم نسبت به هفته گذشته به درمان مناسب تری نیاز دارم؟
وقتی میرم بیرون و یا هنگام انجام کارهای بصری (تلویزیون ، کامپیوتر ، خواندن ، رانندگی) آیا احساس ناراحتی ، سنگینی یا تحریک چشم می کنم؟
اگر بیمار به یک یا چند سوال دیگر پاسخ مثبت دهد ، منطقی است که فرض کنیم بیمار نیاز به افزایش دفعات تزریق جایگزین اشک ، تقویت / شروع درمان ضد التهابی یا احتمالاً دوره جدید آنتی بیوتیک دارد.
همچنین تعیین ویزیت های پیگیری برای نشان دادن اینكه پزشك مراقبت از بیماران را مدیریت می كند و همچنین در مورد هرگونه مشكل در مورد درمان و تطبیق آن در صورت لزوم ، مهم است.
در پایان ذکر دوباره این نکته ضروری است که خشکی چشم یک بیماری چند عاملی از لایه اشک و سطح چشم است ، سیستمی که توسط چندین ساختار تشکیل شده و برای محافظت از چشم در برابر فشارهای محیطی و بیولوژیکی بیش از حد دارای عملکرد بالایی است.
بنابراین بسیار مهم است که مکانیسم (های) اصلی بیماری زا درگیر در بیماری خشکی چشم درمان شود و همچنین به مکانیزم های ثانویه ای که اگر به طور مناسب کنترل نشوند ، ممکن است در تداوم حلقه معیوب DED کمک کنند ، نیز رسیدگی شود.